شعرزیبای حسنی ما قوی شده
![شعرزیبای حسنی ما قوی شده شعرزیبای حسنی ما قوی شده](https://www.pedrambook.com/image/cache/data/products_send/10000000877-300x300.jpg)
حسنی ما یک دنیا امید و آرزو داشت میان آرزوها قدم به هر جا گذاشت یک روز میان دریا شنا میکرد چه زیبا یا مثل اینکه حسن غواص بود در آنجا یک روز فضانورد بود دور زمین می چرخید در آسمان چه می دید ستاره ها و خورشید یک روز طبیبی ماهر رخت سفید به
حسنی ما یک دنیا امید و آرزو داشت
میان آرزوها قدم به هر جا گذاشت
یک روز میان دریا شنا میکرد چه زیبا
یا مثل اینکه حسن غواص بود در آنجا
یک روز فضانورد بود دور زمین می چرخید
در آسمان چه می دید ستاره ها و خورشید
یک روز طبیبی ماهر رخت سفید به تن داشت
چه خوب و مهربان بود یک گوشی بر گردن داشت
…
خلاصه او همیشه به فکر این و آن بود
نه شیر می خورد نه میوه ضعیف و ناتوان بود
یک روز مامان به او گفت اگر که تو باهوشی
صبحانه ات کامل است وقتی که شیر می نوشی
….
حالا حسن چه زیبا قوی شده بچه ها
یک پهلوان نه یک موش نه در خیال و رویا
برچسب ها :سرگرمی ، شعردرباره خوردن شیر ، شعردرباره خوردن صبحانه ، شعرهای حسنی ، شعرهای قدیمی ، شعروقصه ، شعروقصه کودک ، قصه ، قصه برای کودکان ، قصه جدید ، قصه کودکان ، قصه گو ، قصه های جدید برای کودکان ، قصه های حسنی ، قصه های کودکان ، قصه های کودکانه ، مجله سرگرمی اسکیمو ، نوار قصه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰